تولد بابا
سلام جوتو امروز تولد باباست و کلی برنامه داریم ، دیروز عصر قرار بود بریم کارامونو انجام بدیم که رفتیم خونه مامان بزرگ .وقتمون هدر رفت و نشد دیگه، شب رسیدیم خونه و باباتم که مثل همیشه با اینکه جمعه بود باید سر کار میرفت و دیر اومد ولی عصر باید بریم کارامونو انجام بدیم باهم !!!!
این متن رو تقدیم میکنیم به امیر حسین :
روزی که بدنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی
هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است . تولدت مبارک همسر عزیزم .
"از طرف توتو و جوتو"
چه لطیف است حس آغازی دوباره،
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!
و چه اندازه شیرین است امروز...
روز میلاد...
روز تو!
روزی که تو آغاز شدی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی